سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

28 خرداد یعنی سه روز قبل تولدم وقتی که با دوستام علیرضا و محمد و مبین توی حیاطمون فوتبال بازی میکردم یه شوت محکم از فاصله ی خیلی کم اومد سمتم و منم خواستم با دست بگیرمش که توپ محکم خورد توی دستم..

تا شب همه ش اخ و ناله میکردم.. شب با مامان و بابا رفتم اورژانس و بعد عکسبرداری معلوم شد که مچ دستم ترک خورده.

آتل گرفتن و گفتن فردا بیا گچش بگیریم.

من گریه کردم اخه قرار بود بریم شمال و من با دست گچ گرفته نمیتونستم برم دریا و شنا کنم.

مامانم گفت نریم مسافرت دیگه. ولی من کلی اصرار کردم که باید بریم..

اخر آبجی مامانمو راضی کرد که بریم.

الانم قراره تا یک ماه دستم توی گچ بمونه.

تموم برنامه هام بهم ریخت. قرار بود با دوستام بریم کلاسهای ورزشی و استخر..




تاریخ : شنبه 93/4/7 | 6:2 عصر | نویسنده : علی | نظر